بردیا جونبردیا جون، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره

دوردونه...

بدون عنوان

امروز دهم مرداد ماهه و من و مامانی و عمه میترا و عمو حسین خونه   تنها هستیم,عمه فاطمه پیش ما نیست،آخه کارای واجب و مهمی داشت...!!                                                     من عمه فاطمه خیلی دوست دارم اونم منو خیلی دوست داره و   همینجا از خدای بزرگ میخوام که توی زندگی موفق   باشه الهی آمین ...
10 مرداد 1393

بردیا جون غذا خور شده

راستی یادم رفت بگم من چند وقته که غذا خور شدم و مامانی به خاطر   وزن کمم برام زودتر غذا رو شروع کرده و فرنی و حریره و سوپ برام درست   میکنه و من شیطنت میکنم یا غذا کم میخورم یا از دهنم بیرون میریزم   یا ظرف غذا رو با دست یا پاهام می ریزم خیلی بدجنسیه مگه نه ؟؟؟ ...
10 مرداد 1393

شیرین کاریای بردیا جون

پسر شیطون ما این روزا خیلی کم وزن اضافه میکنه و من از این بابت   خیلی نگرانم که چرا وروجک اینقدر ریزه میزه هست ،تپل هم  نمیشه و همه   این عکسایی هم که می بینید چند سایز از اندازه واقعی ایش بزرگتره   ...
10 مرداد 1393

مسافرت به گرگان

بردیا جون بعد از یک ماه روزه گرفتن و خوندن نماز عید فطر در روز عید   تصمیم گرفت با مامان و باباش و عمه هاش به گرگان بره آخه دلش برا   عمو و زنموش و پسر عموش متین خیلی تنگ شده بود و اونجام کلی   بهش خوش گذشت  ...
10 مرداد 1393

سفر به بابلسر

بردیا جون دوم و سوم مرداد ماه همراه دو تا از دوستای خانوادگیشون   به بابلسر رفتند و یه سوئیت کنار دریا گرفتند و اونجا اقامت کردند و کلی   بهش خوش گذشت که اون شب پسر گلم پا به پای ما بیدار بود و   کنجکاوی میکرد ...   اینم عکسای پسرگلم با باباییش کنار دریا     ...
10 مرداد 1393

تولد مامانی

سلام مامانی تولدت مبارک   امروز اول مرداد تولد مامان منه امروز من و مامانی و بابایی که یک خانواده   شدیم کنار هم تولد مامانی رو جشن گرفتیم و مامانی کیک تولد درست   کرد وخوردیم وخوش گذرونیم   یه عالمه تبریک و بوس و جیغ و هوراااااااااا تقدیم به مامان گلم                                                      &nb...
10 مرداد 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دوردونه... می باشد